نگاهم را دور تا دور مجلس گرداندم . همه حال و هوای دیگری داشتند.
بندهای دعای توسل، گویی روضه ‏ای بود که آتش به خرمن دل‏ های شیفته‏ شان می‏زد. خواندند و گریستند و ناله زدند، تا آن جا که لب‏ ها مزین به توسل بی‏بی فاطمه ( علیها السلام) شد; یا فاطمه الزهراء یا بنت محمد یا قره عین الرسول یا سیدتنا و مولاتنا ...
هق هق گریه‏ ها، تجلی شوریدگی سرها و سینه‏ های متوسلان به اهل بیت ( علیهم‏ السلام) بود و زینت جلوس عاشقانه‏ شان . لحظه‏ ای بعد، فضا عطر آگین نغمه «یا وجیهه عند الله اشفعی لنا عندالله ...» بود که ناگهان ...
ناگهانی‏ ترین حادثه پیوند خورده با اعماق فاطمیه، رخ داد ... .

صدای انفجاری مهیب و دلخراش، در فضای خانه، که نه، در تمام شهرمان پیچید. زنان و دخترانی که تا دقایقی پیش نجواگر یا فاطمه الزهرا ... یا وجیهه عندالله بودند، پیکرهاشان در زیر خروارها خاک، از نگاه‏ ها دور شد و آن‏ها که زنده بودند، صدای ملکوتی یا زهرا و یا فاطمه‏ شان از لابه‏ لای سنگ‏ها و خاک‏ها هنوز هم به گوش می‏ رسید.
در زیر آوار هم لطف و احسان فاطمه ( علیهاالسلام) را می‏طلبیدند و از درد و ناله، اثری نبود!
... چه زیبا از «مادر» ، برات شهادت و جانبازی گرفتند! و او شفیعشان شد برای بهشتی شدن ... ! !
کاش ما هم یکبار این گونه توسل بخوانیم.

آنچه از نظر گذشت خاطراتی است از اولین بمباران هوایی شهر مقدس قم، به نقل از خانم زهرا سادات مؤمنی (از اساتید محترم جامعه الزهرا) که انفجار در منزل پدری ایشان اتفاق افتاده است و البته همزمان با ایام فاطمیه و در مجلس عزاداری حضرت زهرا (علیها السلام).






برچسب ها : شهدا  , دفاع مقدس  , شهید  , شهادت  , پنج شنبه ها با شهدا  , شهیده  ,